گذشتهی ساده:
shoredشکل سوم:
shoredسومشخص مفرد:
shoresوجه وصفی حال:
shoringشکل جمع:
shoresجغرافیا (قسمتی از کنار دریا که مرتباً تحت تأثیر جزرومد و / یا امواج است) کنار دریا/دریاچه، لب (دریا/دریاچه)، کرانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
They stood on the shore and watched the seabirds.
آنان در کنار دریا ایستادند و پرندگان دریایی را تماشا کردند.
We swam from the boat to the shore.
از قایق تا لب دریا شنا کردیم.
The two boys played on the shore.
آن دو پسر در لب دریا بازی کردند.
a house on the shores of the lake
خانهای در کنار دریاچه
We spent our vacation at the shore.
تعطیلاتمان را در کرانه گذراندیم.
Our house is on the shore of a lake.
خانهی ما در کنار دریاچه قرار دارد.
John and I swam from the shore to the boat.
من و جان از کرانه تا قایق شنا کردیم.
ادبی جغرافیا کشوری که ساحل دارد (بهصورت جمع میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
What brings you to these shores?
چه چیزی شما را به این کشور ساحلی آورده است؟
In 1992, Britain played host to the first multi-racial South African team to visit these shores.
در سال ۱۹۹۲، بریتانیا میزبان نخستین تیم چندنژادی آفریقای جنوبی بود که از این سواحل دیدن کردند.
مستحکم کردن، محکم کردن
To shore up his defence, the lawyer called on two more witnesses.
وکیل بهمنظور محکم کردن دفاعیات خود، دو شاهد دیگر را فراخواند.
trying to shore up his claim
تلاش برای محکمهپسند کردن ادعا
We shored up both sides of the wall to prevent it from falling.
هر دو طرف دیوار را محکم کردیم تا از فروریختگی آن جلوگیری کنیم.
shore an old building
مستحکم کردن خانهای قدیمی
(از افتادن یا فرونشست جلوگیری میکند) تکیهگاه، ستون
کلمه "shore" در زبان انگلیسی به معنای "ساحل" یا "کناره" است و به طور خاص به ناحیهای اطلاق میشود که زمین به آب، به ویژه دریا یا دریاچه، میرسد. این کلمه در متنهای مختلف میتواند معانی و کاربردهای متفاوتی داشته باشد.
معانی و کاربردها
1. ساحل: در معنای اصلی، "shore" به ناحیهای اشاره دارد که در آن زمین و آب به هم میرسند. این ناحیه میتواند شامل ماسه، سنگ، یا گیاهان باشد و معمولاً مکانی است که مردم برای تفریح و استراحت به آنجا میروند.
2. کناره: علاوه بر ساحل دریا، "shore" میتواند به کنارههای دیگر آبها، مانند دریاچهها و رودخانهها نیز اشاره کند. به عنوان مثال، "shore of a lake" به معنای "کناره دریاچه" است.
3. پشتیبانی و حمایت: در برخی متون، "shore" به معنای حمایت یا پشتیبانی از کسی یا چیزی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال، عبارت "to shore up" به معنای تقویت یا حمایت از یک موقعیت یا ساختار است.
نکات جالب
- ریشه کلمه: این کلمه از زبان قدیمی انگلیسی (Old English) با تلفظ "sciere" گرفته شده است و به معنای "کناره" بوده است. این ریشه نشاندهنده قدمت واژه در زبان انگلیسی است.
- استفاده در ادبیات: "shore" به عنوان یک نماد در ادبیات و شعر نیز به کار میرود. نویسندگان و شاعران از این کلمه برای به تصویر کشیدن احساسات، جدایی، و زیباییهای طبیعی استفاده میکنند.
- نوعهای مختلف ساحل: ساحلها میتوانند انواع مختلفی داشته باشند؛ ساحلهای شنی، صخرهای، و یا حتی ساحلهای پوشیده از گیاهان. هر نوع ساحل ویژگیها و جذابیتهای خاص خود را دارد.
- اکوسیستمهای ساحلی: مناطق ساحلی معمولاً دارای اکوسیستمهای غنی هستند که شامل گیاهان و جانوران متنوع میشوند. این مناطق میتوانند محل زندگی موجودات دریایی، پرندگان و حتی برخی پستانداران باشند.
- تأثیرات انسان: فعالیتهای انسانی مانند ساخت و ساز، آلودگی و تغییرات آب و هوایی بر روی سواحل تأثیر میگذارد. بسیاری از سواحل به دلیل این فعالیتها در حال تغییر یا نابودی هستند.
- سواحل مشهور: سواحل معروف جهان مانند سواحل هاوایی، سواحل کالیفرنیا و سواحل مدیترانهای هر ساله میلیونها گردشگر را به خود جذب میکنند و به عنوان مقاصد تفریحی شناخته میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shore