آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۳

    Shore

    ʃɔːr ʃɔː

    گذشته‌ی ساده:

    shored

    شکل سوم:

    shored

    سوم‌شخص مفرد:

    shores

    وجه وصفی حال:

    shoring

    شکل جمع:

    shores

    معنی shore | جمله با shore

    noun countable uncountable B1

    جغرافیا (قسمتی از کنار دریا که مرتباً تحت تأثیر جزرومد و / یا امواج است) کنار دریا/دریاچه، لب (دریا/دریاچه)، کرانه

    shore, (قسمتی از کنار دریا که مرتباً تحت تأثیر جزرومد و / یا امواج است) کنار دریا/دریاچه، لب (دریا/دریاچه)، کرانه
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    They stood on the shore and watched the seabirds.

    آنان در کنار دریا ایستادند و پرندگان دریایی را تماشا کردند.

    We swam from the boat to the shore.

    از قایق تا لب دریا شنا کردیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The two boys played on the shore.

    آن دو پسر در لب دریا بازی کردند.

    a house on the shores of the lake

    خانه‌ای در کنار دریاچه

    We spent our vacation at the shore.

    تعطیلاتمان را در کرانه گذراندیم.

    Our house is on the shore of a lake.

    خانه‌ی ما در کنار دریاچه قرار دارد.

    John and I swam from the shore to the boat.

    من و جان از کرانه تا قایق شنا کردیم.

    noun

    ادبی جغرافیا کشوری که ساحل دارد (به‌صورت جمع می‌آید)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    What brings you to these shores?

    چه چیزی شما را به این کشور ساحلی آورده است؟

    In 1992, Britain played host to the first multi-racial South African team to visit these shores.

    در سال ۱۹۹۲، بریتانیا میزبان نخستین تیم چندنژادی آفریقای جنوبی بود که از این سواحل دیدن کردند.

    verb - transitive

    مستحکم کردن، محکم کردن

    To shore up his defence, the lawyer called on two more witnesses.

    وکیل به‌منظور محکم کردن دفاعیات خود، دو شاهد دیگر را فراخواند.

    trying to shore up his claim

    تلاش برای محکمه‌پسند کردن ادعا

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    We shored up both sides of the wall to prevent it from falling.

    هر دو طرف دیوار را محکم کردیم تا از فروریختگی آن جلوگیری کنیم.

    shore an old building

    مستحکم کردن خانه‌ای قدیمی

    noun countable

    (از افتادن یا فرونشست جلوگیری می‌کند) تکیه‌گاه، ستون

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shore

    1. noun waterside
      Synonyms:
      beach coast waterfront seashore strand bank riverside riverbank border margin seacoast sand brim coastland littoral sands brink lakeside lakeshore shingle embankment
      Antonyms:
      inland
    1. verb reinforce
      Synonyms:
      support strengthen brace uphold sustain prop bolster buttress hold bear up carry underpin upbear bulwark
      Antonyms:
      ruin discourage dissuade

    سوال‌های رایج shore

    معنی shore به فارسی چی میشه؟

    کلمه "shore" در زبان انگلیسی به معنای "ساحل" یا "کناره" است و به طور خاص به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که زمین به آب، به ویژه دریا یا دریاچه، می‌رسد. این کلمه در متن‌های مختلف می‌تواند معانی و کاربردهای متفاوتی داشته باشد.

    معانی و کاربردها

    1. ساحل: در معنای اصلی، "shore" به ناحیه‌ای اشاره دارد که در آن زمین و آب به هم می‌رسند. این ناحیه می‌تواند شامل ماسه، سنگ، یا گیاهان باشد و معمولاً مکانی است که مردم برای تفریح و استراحت به آنجا می‌روند.

    2. کناره: علاوه بر ساحل دریا، "shore" می‌تواند به کناره‌های دیگر آب‌ها، مانند دریاچه‌ها و رودخانه‌ها نیز اشاره کند. به عنوان مثال، "shore of a lake" به معنای "کناره دریاچه" است.

    3. پشتیبانی و حمایت: در برخی متون، "shore" به معنای حمایت یا پشتیبانی از کسی یا چیزی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، عبارت "to shore up" به معنای تقویت یا حمایت از یک موقعیت یا ساختار است.

    نکات جالب

    - ریشه کلمه: این کلمه از زبان قدیمی انگلیسی (Old English) با تلفظ "sciere" گرفته شده است و به معنای "کناره" بوده است. این ریشه نشان‌دهنده قدمت واژه در زبان انگلیسی است.

    - استفاده در ادبیات: "shore" به عنوان یک نماد در ادبیات و شعر نیز به کار می‌رود. نویسندگان و شاعران از این کلمه برای به تصویر کشیدن احساسات، جدایی، و زیبایی‌های طبیعی استفاده می‌کنند.

    - نوع‌های مختلف ساحل: ساحل‌ها می‌توانند انواع مختلفی داشته باشند؛ ساحل‌های شنی، صخره‌ای، و یا حتی ساحل‌های پوشیده از گیاهان. هر نوع ساحل ویژگی‌ها و جذابیت‌های خاص خود را دارد.

    - اکوسیستم‌های ساحلی: مناطق ساحلی معمولاً دارای اکوسیستم‌های غنی هستند که شامل گیاهان و جانوران متنوع می‌شوند. این مناطق می‌توانند محل زندگی موجودات دریایی، پرندگان و حتی برخی پستانداران باشند.

    - تأثیرات انسان: فعالیت‌های انسانی مانند ساخت و ساز، آلودگی و تغییرات آب و هوایی بر روی سواحل تأثیر می‌گذارد. بسیاری از سواحل به دلیل این فعالیت‌ها در حال تغییر یا نابودی هستند.

    - سواحل مشهور: سواحل معروف جهان مانند سواحل هاوایی، سواحل کالیفرنیا و سواحل مدیترانه‌ای هر ساله میلیون‌ها گردشگر را به خود جذب می‌کنند و به عنوان مقاصد تفریحی شناخته می‌شوند.

    گذشته‌ی ساده shore چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shore در زبان انگلیسی shored است.

    شکل سوم shore چی میشه؟

    شکل سوم shore در زبان انگلیسی shored است.

    شکل جمع shore چی میشه؟

    شکل جمع shore در زبان انگلیسی shores است.

    وجه وصفی حال shore چی میشه؟

    وجه وصفی حال shore در زبان انگلیسی shoring است.

    سوم‌شخص مفرد shore چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shore در زبان انگلیسی shores است.

    ارجاع به لغت shore

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shore

    لغات نزدیک shore

    • - shopworn
    • - shoran
    • - shore
    • - shore dinner
    • - shore leave
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.