آخرین به‌روزرسانی:

Seashore

ˈsiːʃɔːr ˈsiːʃɔː

شکل جمع:

seashores

معنی و نمونه‌جمله

noun

ساحل دریا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She sells seashells by the seashore.

او در کنار دریا گوش‌ماهی می‌فروشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seashore

  1. noun beach
    Synonyms:
    shore strand seaside coast waterfront seaboard seafront beachfront littoral bank shingle

سوال‌های رایج seashore

شکل جمع seashore چی میشه؟

شکل جمع seashore در زبان انگلیسی seashores است.

ارجاع به لغت seashore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seashore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seashore

لغات نزدیک seashore

پیشنهاد بهبود معانی