فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Post Office

poʊstˈɑːfəs pəʊstˈɒfɪs

شکل جمع:

post offices

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

اداره‌ی پست، پست‌خانه، پست (یکی از نهادهای مهم هر کشور که مسئول ارسال و دریافت نامه‌ها، بسته‌ها و دیگر اقلام پستی است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

The post office is located at the end of the street.

اداره‌ی پست در انتهای این خیابان واقع شده است.

I need to go to the post office to mail this package.

برای ارسال این بسته باید به پست‌خانه بروم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She works at the post office and loves her job.

او در اداره‌ی پست کار می‌کند و عاشق کارش است.

noun

انگلیسی آمریکایی بازی پست، بازی پست‌آفیس، بازی اداره‌ی پست (نوعی بازی معمولاً کودکانه که در آن به‌ازای هر بوسه، نامه‌ای خیالی به فرد تحویل داده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The teenagers enjoyed playing post office during the birthday party.

نوجوانان از انجام بازی پست در جشن تولد لذت بردند.

The children played the post office during the family gathering.

بچه‌ها در دورهمی خانوادگی بازی اداره‌ی پست را انجام دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد post office

  1. noun location of mail service
    Synonyms:
    postal service mail PO postal system postmaster GPO general post office

ارجاع به لغت post office

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «post office» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/post-office

لغات نزدیک post office

پیشنهاد بهبود معانی