امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Post Office

poʊstˈɑːfəs pəʊstˈɒfɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    post offices

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
اداره‌ی پست، پست‌خانه، پست (یکی از نهادهای مهم هر کشور که مسئول ارسال و دریافت نامه‌ها، بسته‌ها و دیگر اقلام پستی است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The post office is located at the end of the street.
- اداره‌ی پست در انتهای این خیابان واقع شده است.
- I need to go to the post office to mail this package.
- برای ارسال این بسته باید به پست‌خانه بروم.
- She works at the post office and loves her job.
- او در اداره‌ی پست کار می‌کند و عاشق کارش است.
noun
انگلیسی آمریکایی بازی پست، بازی پست‌آفیس، بازی اداره‌ی پست (نوعی بازی معمولاً کودکانه که در آن به‌ازای هر بوسه، نامه‌ای خیالی به فرد تحویل داده می‌شود)
- The teenagers enjoyed playing post office during the birthday party.
- نوجوانان از انجام بازی پست در جشن تولد لذت بردند.
- The children played the post office during the family gathering.
- بچه‌ها در دورهمی خانوادگی بازی اداره‌ی پست را انجام دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد post office

  1. noun location of mail service
    Synonyms:
    general post office GPO mail PO postal service postal system postmaster

ارجاع به لغت post office

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «post office» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/post-office

لغات نزدیک post office

پیشنهاد بهبود معانی