Possibly

ˈpɑːsəbli ˈpɒsəbli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more possibly
  • صفت عالی:

    most possibly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2
احتمالاً، محتملاً، یحتمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She possibly forgot to turn off the lights before leaving the house.
- او احتمالاً قبل‌از خروج از خانه فراموش کرده است که چراغ‌ها را خاموش کند.
- They are possibly the best team in the league right now.
- آن‌ها احتمالاً بهترین تیم حاضر در لیگ هستند.
adverb
شاید
- Will you come tomorrow? possibly.
- فردا خواهی آمد؟ شاید.
- I might possibly try that new restaurant you recommended next weekend.
- شاید آخرهفته‌ی آینده رستوران جدیدی را که پیشنهاد کردید امتحان کنم.
adverb B2
احتمال داشتن، محتمل بودن، امکان داشتن
- I can't possibly lend you this money.
- امکان ندارد بتوانم این پول را به تو قرض بدهم.
- You can't possibly write that alone.
- امکان ندارد بتوانی تنهایی آن را بنویسی.
adverb B1
(برای درخواست مودبانه) مقدور بودن، توانستن
- Can you possibly keep the noise down?
- آیا برایتان مقدور است که سروصدا را کم کنید؟
- Could you possibly help me with this project?
- آیا می‌توانید در این پروژه به من کمک کنید؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد possibly

  1. adverb by chance; in some way
    Synonyms: at all, by any chance, by any means, conceivably, could be, God willing, if possible, in any way, likely, maybe, not impossibly, peradventure, perchance, perhaps, probably, within realm of possibility
    Antonyms: impossibly, unlikely

لغات هم‌خانواده possibly

ارجاع به لغت possibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «possibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/possibly

لغات نزدیک possibly

پیشنهاد بهبود معانی