شکل جمع:
prophetsدین پیامبر، پیغمبر، رسول، نبی، مبلغ
Some doubted the prophet's abilities, while others believed in their divine powers.
برخی در تواناییهای پیامبر تردید داشتند و برخی دیگر به قدرتهای الهی آنها ایمان داشتند.
Many people flocked to hear the prophet's words of wisdom and guidance.
بسیاری از مردم برای شنیدن سخنان حکیمانه و راهنمایی رسول هجوم آوردند.
دین مرتاض
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It is said that the prophet could see into the future.
گفته میشود که مرتاض میتوانست آینده را ببیند.
Prophet tries hard on his austerity to reach high ranks.
مرتاض سخت بر ریاضت خود تلاش میکند تا به درجات بالا برسد.
دین حضرت محمد (ص)
Muslims believe that the Prophet is the final messenger sent by God.
مسلمانان معتقدند که حضرت محمد (ص) آخرین فرستادهی خداوند است.
The Prophet spoke words of wisdom and guidance.
حضرت محمد (ص) سخنان حکیمانه و هدایتگرانه فرمود.
پیشگو، آیندهبین، غیبگو، طالعبین
The prophet foretold a great famine that would devastate the land.
غیبگو قحطی بزرگی را پیشگویی کرد که زمین را ویران خواهد کرد.
one of the prophets of socialism
یکی از پیشگویان سوسیالیسم
(یکی از سه بخش کتاب مقدس یهود) پیامبران
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prophet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prophet