فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tidings

ˈtaɪdɪŋz ˈtaɪdɪŋz

معنی و نمونه‌جمله

plural preposition

خبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

good tidings

مژده، نوید

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tidings

  1. noun greetings, news
    Synonyms:
    information communication message word news report intelligence bulletin advice dirt

ارجاع به لغت tidings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tidings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tidings

لغات نزدیک tidings

پیشنهاد بهبود معانی