(با: the - عامیانه) حقایق، راستادها، رازها، امور محرمانه
(عامیانه) پست، فرومایه، بدگوهر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a lowdown rascal
رذل پست فطرت
محزون، گرفته، بیدلودماغ
I am feeling lowdown.
دلم گرفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lowdown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lowdown