فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چاشنی

فونتیک فارسی

sos
اسم

غذا و آشپزی sauce, relish, dressing, dip, condiment, chutney, seasoning

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

سس سالاد کم‌کالری

low-cal salad dressing

این غذا با یک سس گوجه‌ی خوشمزه سرو می‌شود.

This dish is served with a delicious tomato sauce.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سس تند

hot sauce

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سس

  1. مترادف:
    چاشنی رب

ارجاع به لغت سس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سس

لغات نزدیک سس

پیشنهاد بهبود معانی