با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Passkey

American: ˈpæskiː British: ˈpɑːskiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کلیدی که چند قفل را باز کند، مفتاح، کلید خصوصی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد passkey

  1. noun Key that secures entrance everywhere
    Synonyms: master-key, passe-partout, master

ارجاع به لغت passkey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passkey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/passkey

لغات نزدیک passkey

پیشنهاد بهبود معانی