آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Stink

stɪŋk stɪŋk

گذشته‌ی ساده:

stunk

شکل سوم:

stunk

سوم‌شخص مفرد:

stinks

وجه وصفی حال:

stinking

شکل جمع:

stinks

معنی stink | جمله با stink

verb - intransitive informal

بوی بد دادن، تعفن داشتن، گندیدن، بوی گند دادن

Rotten food stinks.

خوراک گندیده بوی بد می‌دهد.

His mouth stinks.

دهانش بوی گند می‌دهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He is working like stink.

خیلی زحمت می‌کشد.

verb - intransitive informal

بد بودن، افتضاح بودن، زننده بودن، غیرقابل‌تحمل بودن، فاجعه بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

His treatment of his father stinks.

رفتار او با پدرش بسیار ناخوشایند است.

That movie stinks. don’t waste your time.

اون فیلم خیلی بده؛ وقتتو تلف نکن.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This factory's products stink.

محصولات این کارخانه گندش را بالا آورده است.

noun countable informal

بوی تعفن، بوی گند، بوی زننده، بوی بد

I noticed its stink from afar.

بوی گند آن را از دور احساس کردم.

There was a terrible stink in the locker room after the game.

بعداز بازی، بوی بدی توی رختکن پیچیده بود.

noun uncountable informal

اعتراض، سروصدا، واکنش منفی، غوغا، جنجال

The workers kicked up quite a stink.

کارگران خیلی جار‌و‌جنجال به‌پا کردند.

He made a stink in the meeting when his suggestion was ignored.

وقتی به پیشنهادش در جلسه توجهی نشد، غوغایی راه انداخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stink

  1. noun bad smell
    Synonyms:
    stench offensive smell foul odor foulness malodor noisomeness fetor
    Antonyms:
  1. verb smell badly
    Synonyms:
    stink to high heaven smell up reek offend have an odor be offensive be rotten funk
    Antonyms:
  1. verb be lousy, bad
    Synonyms:
    be bad be no good be offensive be rotten smell be detestable be abhorrent have a bad name be held in disrepute
    Antonyms:
    be good be excellent

Phrasal verbs

stink out

(با بوی گند) از خود راندن، دور کردن، فرار دادن

stink up

گنداندن، متعفن کردن، موجب بدبویی شدن

Collocations

over-powering stink

بوی بسیار بد / بوی غالب و ناخوشایند

Idioms

like a stink

(انگلیس - عامیانه) سخت، شدید، بسیار زیاد

سوال‌های رایج stink

گذشته‌ی ساده stink چی میشه؟

گذشته‌ی ساده stink در زبان انگلیسی stunk است.

شکل سوم stink چی میشه؟

شکل سوم stink در زبان انگلیسی stunk است.

شکل جمع stink چی میشه؟

شکل جمع stink در زبان انگلیسی stinks است.

وجه وصفی حال stink چی میشه؟

وجه وصفی حال stink در زبان انگلیسی stinking است.

سوم‌شخص مفرد stink چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد stink در زبان انگلیسی stinks است.

ارجاع به لغت stink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stink

لغات نزدیک stink

پیشنهاد بهبود معانی