فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Stingray

ˈstɪŋreɪ ˈstɪŋreɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از stingaree به‌ جای stingray استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی لقمه‌ماهی (نوعی ماهی پهن)
    • - The stingray glided through the crystal-clear waters.
    • - لقمه‌ماهی از میان آب‌های شفاف عبور کرد.
    • - We spotted a majestic stingray while snorkeling in the Caribbean.
    • - ما هنگام غواصی در دریای کارائیب لقمه‌ماهی بزرگی را دیدیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت stingray

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stingray» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stingray

لغات نزدیک stingray

پیشنهاد بهبود معانی