فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عدد قبل‌از یازده

فونتیک فارسی

dah
اسم

ten, X, deca-

اون به‌خاطرِ سرقت مسلحانه ده سال آب‌خنک خورد.

He did ten years porridge for armed robbery.

کوشید داستان را در ده صفحه خلاصه کند.

He tried to abridge the story into ten pages.

روستا، دهات

فونتیک فارسی

deh
اسم

village, hamlet, dorf, pueble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ده کوره

a jerkwater village

ده در میان کوه‌ها و رودخانه قرار داشت.

The hamlet was nestled between the mountains and the river.

دهنده

فونتیک فارسی

-deh
سازه‌ی پیوندی

a combining form (meaning: deliver, donor)

یاری‌ده

helper

روزی‌ده

provider of daily bread

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ده

  1. مترادف:
    آبادی دهات دیه رستاق روستا قریه قصبه

ارجاع به لغت ده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ده

لغات نزدیک ده

پیشنهاد بهبود معانی