به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Stunk

stʌŋk stʌŋk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stunk
  • شکل سوم:

    stunk
  • سوم شخص مفرد:

    stinks
  • وجه وصفی حال:

    stinking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل stink
    • - The garbage that was left out for days stunk.
    • - زباله‌هایی که چندین روز کنار گذاشته شده بودند بوی بدی می‌دادند.
    • - The rotten eggs stunk up the entire room.
    • - تخم‌مرغ‌های گندیده کل اتاق را بدبو کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد stunk

  1. verb Smell badly and offensively
    Synonyms: smelt, reeked
    Antonyms: perfumed

ارجاع به لغت stunk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stunk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stunk

لغات نزدیک stunk

پیشنهاد بهبود معانی