فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stunk

stʌŋk stʌŋk

گذشته‌ی ساده:

stunk

شکل سوم:

stunk

سوم‌شخص مفرد:

stinks

وجه وصفی حال:

stinking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل stink

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The garbage that was left out for days stunk.

زباله‌هایی که چندین روز کنار گذاشته شده بودند بوی بدی می‌دادند.

The rotten eggs stunk up the entire room.

تخم‌مرغ‌های گندیده کل اتاق را بدبو کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stunk

  1. verb smell badly and offensively
    Synonyms:
    reeked smelt
    Antonyms:
    perfumed

ارجاع به لغت stunk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stunk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stunk

لغات نزدیک stunk

پیشنهاد بهبود معانی