با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Stunned

stʌnd stʌnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    stuns
  • وجه وصفی حال:

    stunning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
حیرت‌زده، بهت‌زده، متعجب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They stood in stunned silence beside the bodies.
- با سکوتی بهت‌زده کنار اجساد ایستاده بودند.
- I am stunned and saddened by this news.
- اخبار بهت‌زده و ناراحتم کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stunned

  1. adjective dazed
    Synonyms: aghast, amazed, astonished, astounded, bewildered, blown away, bowled over, breathless, confounded, confused, dismayed, dumbfounded, flabbergasted, floored, frozen, numb, overcome, overwhelmed, shocked, speechless, startled, stumped, stupefied, surprised, taken aback

ارجاع به لغت stunned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stunned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stunned

لغات نزدیک stunned

پیشنهاد بهبود معانی