با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Protestation

ˌprɑː- / / ˌproʊ- ˌprɒtəˈsteɪʃn ˌprəʊ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    protestations

معنی

noun
اعتراض، واخواهی، اظهار جدی، ادعا، تصریح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد protestation

  1. noun The act of expressing strong or reasoned opposition
    Synonyms: protest, challenge, remonstration, demur, exception, remonstrance, expostulation, objection, squawk, kick

ارجاع به لغت protestation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protestation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/protestation

لغات نزدیک protestation

پیشنهاد بهبود معانی