آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Entirely

ɪnˈtaɪrli ɪnˈtaɪəli

معنی entirely | جمله با entirely

adverb B2

به‌طور کامل، کلاً، سراسر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He agreed with me entirely.

او کاملاً با من هم‌عقیده بود.

The city was destroyed entirely.

سراسر شهر ویران شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

It is his fault entirely.

تنها تقصیر اوست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد entirely

  1. adverb completely
    Synonyms:
    totally fully absolutely thoroughly utterly wholly perfectly altogether quite solely exclusively only in every respect without reservation without exception undividedly reservedly alone well plumb uniquely

ارجاع به لغت entirely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «entirely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entirely

لغات نزدیک entirely

پیشنهاد بهبود معانی