منحصراً، بهطور انحصاری، انحصاراً، فقط و فقط، تنها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to exclusively focus on her studies and not get involved in any extracurricular activities.
او تصمیم گرفت فقط روی درسهایش تمرکز کند و در هیچ فعالیت فوقبرنامهای شرکت نکند.
The event was exclusively for VIP members.
این رویداد منحصراً برای اعضای VIP بود و ورود برای عموم مجاز نبود.
The store exclusively sells organic and locally sourced produce.
این فروشگاه تنها محصولات ارگانیک و محلی را میفروشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exclusively» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exclusively