فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Solely

ˈsoʊlli ˈsəʊl-li

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb C1

فقط، منحصراً، به‌تنهایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He is solely to blame.

فقط باید او را مقصر دانست.

to read solely for pleasure

کتاب خواندن تنها به‌دلیل لذت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solely

  1. adverb only, alone
    Synonyms:
    simply purely merely exclusively entirely completely totally alone individually singly wholly singularly but barely undividedly single-handedly onliest
    Antonyms:
    together shared

ارجاع به لغت solely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solely

لغات نزدیک solely

پیشنهاد بهبود معانی