فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Deviltry

    American: ˈdevəltriː British: ˈdevltrɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • noun
      عمل شیطانی، دو‌به‌هم‌زنی، فتنه، فتنه‌انگیزی
      • - These kids' deviltry is driving me crazy.
      • - تخسی این بچه‌ها مرا دیوانه می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد deviltry

    1. noun Annoying yet harmless, usually playful acts
      Synonyms: devilry, diablerie, high jinks, impishness, mischief, mischievousness, prankishness, rascality, roguery, roguishness, tomfoolery
    2. noun A wicked act or wicked behavior
      Synonyms: mischief, rascality, devilry, roguery, crime, diablerie, evil, evildoing, immorality, iniquity, misdeed, offense, mischief-making, peccancy, sin, mischievousness, wickedness, trouble, wrong, wrongdoing, devilment, roguishness, shenanigan

    ارجاع به لغت deviltry

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «deviltry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deviltry

    لغات نزدیک deviltry

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری