آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Valid

    ˈvælɪd ˈvælɪd

    صفت تفضیلی:

    more valid

    صفت عالی:

    most valid

    معنی valid | جمله با valid

    adjective B2

    معتبر، صحیح، موجه، قابل قبول

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    My way of thinking might be different from yours, but it's equally valid.

    طرز فکر من شاید با تو فرق داشته باشد، اما به همان اندازه قابل قبول است.

    That’s a valid reason for missing the meeting.

    این دلیل موجهی برای غیبت در جلسه است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Jaffar's argument was valid.

    استدلال جعفر درست بود.

    Your criticism is valid.

    انتقاد شما وارد است.

    Each science has its own valid methods.

    هر علمی روش‌های مؤثر خودش را دارا است.

    If writing is no longer a valid medium, the film may replace it.

    اگر نگارش دیگر وسیله‌ی مؤثری نباشد، فیلم جای آن را خواهد گرفت.

    adjective B2

    معتبر، دارای اعتبار، منقضی‌نشده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Pre-revolutionary passports are no longer valid.

    پاسپورت‌های پیش‌از انقلاب دیگر معتبر نیست.

    The offer is valid until the end of the month.

    این پیشنهاد تا پایان ماه اعتبار دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Is your driver’s license still valid?

    آیا گواهی‌نامه‌ات هنوز منقضی نشده است؟

    a valid deed

    قباله‌ی معتبر

    Some moral principles are valid in every age and country.

    برخی اصول اخلاقی در تمام ادوار و کشورها ارزشمند است.

    adjective

    معتبر، قانونی

    This document is valid in all European Union countries.

    این سند در تمام کشورهای اتحادیه‌ی اروپا معتبر است.

    The lawyer confirmed that the agreement was valid.

    وکیل تأیید کرد که توافقنامه قانونی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد valid

    1. adjective capable of proof
      Synonyms:
      cogent sound solid well-grounded conclusive good convincing logical just compelling well-founded telling strong tested accurate authentic binding certified correct confirmed determinative credible effective efficacious persuasive efficient genuine potent tight healthy stringent justifiable lawful ultimate legal legitimate unanswerable powerful irrefutable realistic reasonable right satisfactory satisfying sufficient true verified weighty
      Antonyms:
      invalid wrong erring misleading
    1. adjective right, genuine
      Synonyms:
      true good authentic genuine original official legal legitimate sound strong just pure solid cogent credible convincing persuasive logical powerful effective accurate binding bona fide confirmed proven reliable trustworthy substantial weighty telling irrefutable unanswerable well-founded well-grounded stringent ultimate determinative efficacious efficient in force kosher legit potent tested unadulterated uncorrupted authoritative compelling conclusive attested
      Antonyms:
      wrong unreal invalid unacceptable unsound

    Collocations

    valid passport

    گذرنامه‌ی معتبر، پاسپورت دارای اعتبار

    لغات هم‌خانواده valid

    noun
    validity
    adjective
    valid
    verb - transitive
    validate

    سوال‌های رایج valid

    صفت تفضیلی valid چی میشه؟

    صفت تفضیلی valid در زبان انگلیسی more valid است.

    صفت عالی valid چی میشه؟

    صفت عالی valid در زبان انگلیسی most valid است.

    ارجاع به لغت valid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «valid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/valid

    لغات نزدیک valid

    • - valiant effort
    • - valiantly
    • - valid
    • - valid passport
    • - validate
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.