فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cogent

ˈkoʊdʒnt ˈkəʊdʒnt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

متقاعد‌کننده، دارای قدرت و زور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

His arguments in defence of free trade were cogent.

استدلال‌های او در دفاع از تجارت آزاد مجاب‌کننده بود.

cogent reasons

دلایل قانع‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cogent

  1. adjective effective
    Synonyms:
    effective strong valid sound telling persuasive convincing meaningful relevant significant satisfactory fitting powerful forceful weighty influential compelling justified solid satisfying consequential apt urgent potent inducing apposite convictive irresistible forcible well-grounded puissant momentous conclusive
    Antonyms:
    weak ineffective invalid impotent

ارجاع به لغت cogent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cogent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cogent

لغات نزدیک cogent

پیشنهاد بهبود معانی