با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pretended

prɪˈtendɪd prɪˈtendɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    pretends
  • وجه وصفی حال:

    pretending

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ساختگی، دروغین، بدلی، وانمودین، ظاهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a pretended smile
- لبخند دروغی
- pretended friendship
- دوستی ظاهری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pretended

  1. adjective alleged; imaginary
    Synonyms: affected, artificial, assumed, avowed, bluffing, bogus, charlatan, cheating, concealed, counterfeit, covered, dissimulated, factitious, fake, false, falsified, feigned, fictitious, impostrous, imposturous, lying, make-believe, masked, mock, ostensible, phony, pretend, professed, pseudo, purported, put-on, quack, sham, shammed, simulated, so-called, spurious, supposed
    Antonyms: genuine, real, sincere

ارجاع به لغت pretended

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pretended» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pretended

لغات نزدیک pretended

پیشنهاد بهبود معانی