امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pretender

    prɪˈtendər prɪˈtendə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    وانمود‌گر، عذرآورنده، متظاهر، مدعی تاج و تخت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pretender

    1. noun one who fakes
      Synonyms:
      fake impostor phony fraud deceiver hypocrite faker sham actor imitator rogue charlatan humbug pseudo pseud shammer imposter phoney dissembler dissimulator mountebank quack snob role-player
    1. noun one who sets forth a claim to a royal title
      Synonyms:
      claimant claimer

    ارجاع به لغت pretender

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pretender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pretender

    لغات نزدیک pretender

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی