فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Caw

kɒː kɔː

گذشته‌ی ساده:

cawed

شکل سوم:

cawed

سوم‌شخص مفرد:

caws

وجه وصفی حال:

cawing

شکل جمع:

caws

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive

قارقار(کلاغ)، قارقار کردن (مثل کلاغ)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The crow says, "caw, caw..."

کلاغه می‌گه «قارقار» ...

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت caw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/caw

لغات نزدیک caw

پیشنهاد بهبود معانی