فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

CRM

siːɑːrˈem siːɑːrˈem

توضیحات:

CRM مخفف عبارت Customer Relationship Management است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun uncountable

کسب‌وکار مدیریت ارتباط با مشتریان (فرایند تجزیه‌وتحلیل و مدیریت اطلاعات جمع‌آوری‌شده برای بررسی کیفیت تعامل هر کسب‌وکار با مشتریان خود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She attended a workshop to learn more about effective CRM strategies.

او در یک کارگاه آموزشی شرکت کرد تا درباره‌ی استراتژی‌های مؤثر مدیریت ارتباط با مشتریان بیشتر بیاموزد.

Make sure to update the CRM database with the latest customer information.

اطمینان حاصل کنید که پایگاه داده‌ای CRM را با آخرین اطلاعات مشتری به‌روزرسانی کنید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Our new CRM system significantly improved customer engagement.

سیستم جدید مدیریت ارتباط با مشتریان ما به‌طور قابل‌توجهی تعامل مشتریان را بهبود بخشید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد CRM

  1. noun the plan and system that a business has for dealing with customers over a period of time

ارجاع به لغت CRM

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «CRM» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crm

لغات نزدیک CRM

پیشنهاد بهبود معانی