Loudness

    ˈlaʊdnəs ˈlaʊdnəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      loudnesses

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    (صدا) بلندی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The loudness of their arguing worried me, but then I realized that they were just excited.
    - بلندیِ صدایِ جروبحث آن‌ها من را نگران کرد، اما سپس متوجه شدم که آن‌ها فقط هیجان‌زده بودند.
    - Differences in loudness are measured in decibels.
    - تفاوت در بلندیِ صدا با دسی‌بل (dB) اندازه‌گیری می‌شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد loudness

    1. noun The magnitude of sound (usually in a specified direction)
      Synonyms: volume, flashiness, garishness, gaudiness, brashness, meretriciousness, tawdriness, glitz, intensity
      Antonyms: softness

    لغات هم‌خانواده loudness

    ارجاع به لغت loudness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «loudness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loudness

    لغات نزدیک loudness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند