Loudly

    laʊdli laʊdli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more loudly

    • صفت عالی:

      most loudly

    معنی

    adverb B1
    با صدای بلند، به‌‌طور رسا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد loudly

    1. adverb with relatively high volume
      Synonyms:
      loud aloud forte clamantly demandingly
      Antonyms:
      softly piano
    1. adverb in manner that attracts attention
      Synonyms:
      clamorously obstreperously
    1. adjective
      Synonyms:
      audibly noisily powerfully fully plainly articulately emphatically vociferously resoundingly ringingly deafeningly piercingly resonantly crashingly vehemently uproariously shrilly lustily conspicuously showily gaudily garishly boorishly vulgarly rudely blatantly tawdrily flashily cheaply ostentatiously obtrusively theatrically thunderingly ear-splittingly in a full-toned voice full-sounding with full tongue in full cry in a loud-mouthed manner at-the-top-of-one-s-lungs

    لغات هم‌خانواده loudly

    ارجاع به لغت loudly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «loudly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loudly

    لغات نزدیک loudly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه