بهنرمی، با ملایمت، بهآهستگی، بهآرامی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He closed the door softly.
در را بهآرامی بست.
She spoke so softly it was hard to hear her.
چون آرام صحبت میکرد، شنیدن صدایش سخت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «softly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/softly