صفت تفضیلی:
more graduallyصفت عالی:
most graduallyبهتدریج، رفتهرفته، نرمنرمک، بهمرور، کمکم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She got used gradually to the vegetarian diet.
او بهتدریج به رژیم گیاهخواری عادت کرد.
The sun gradually set behind the mountains.
خورشید نرمنرمک پشت کوهها غروب کرد.
The cottage gradually fell into ruin.
کلبه رفتهرفته به خرابه تبدیل شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gradually» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gradually