صفت تفضیلی:
more piecemealصفت عالی:
most piecemealبه اجزا ریز تقسیم کردن، خردخرد، تکهتکه، بهتدریج، تدریجی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The work was done piecemeal.
کار در چند مرحله انجام شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «piecemeal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piecemeal