وابریده، وقفهدار، منقطع، نامتداوم، گسسته، پراکنده، مختلشده، ناپیوسته
The painting featured an interrupted stripe that gave it a unique look.
در نقاشی، نواری گسسته دیده میشد که ظاهر خاصی به آن داده بود.
We experienced interrupted internet service throughout the storm.
درطول طوفان، سرویس اینترنت مختل شده بود.
گیاهشناسی پراکنده، نامنظم، نامتقارن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This orchid is known for its interrupted whorls of blossoms.
این ارکیده، بهخاطر پوششهای گل نامتقارن خود شناخته میشود.
The interrupted growth of the petals gives the flower a wild look.
رشد نامنظم گلبرگها، ظاهری وحشی به گل داده است.
کلمهی «interrupted» در زبان فارسی به «مختلشده» یا «قطعشده» ترجمه میشود.
«مختلشده» به وضعیتی اشاره دارد که در آن جریان طبیعی یا پیوستهی یک رویداد، فعالیت یا فرآیند به دلایلی موقتاً متوقف یا قطع شده است. این وقفه میتواند در اثر عوامل داخلی یا خارجی ایجاد شود و معمولاً باعث تغییر در روند برنامهریزی شده یا نیازمند اقدامات اصلاحی میگردد. مفهوم interrupted نشان میدهد که هر فرآیند یا فعالیت، حتی اگر منظم و پایدار باشد، میتواند تحت تأثیر شرایط و اتفاقات غیرمنتظره قرار گیرد.
در زندگی روزمره، فعالیتها و روندهای مختلف ممکن است interrupted شوند. برای مثال، مکالمهای تلفنی ممکن است به دلیل قطعی شبکه یا نویز محیطی قطع شود، یا جریان کار در یک پروژه به دلیل تأخیر در تحویل منابع مختل گردد. این نوع وقفهها نه تنها بر زمانبندی اثر میگذارند، بلکه ممکن است نیازمند انعطاف و مدیریت بحران برای جبران تأخیرها باشند.
در حوزه فناوری و مهندسی، interrupted بودن سیستمها یا فرآیندها اهمیت ویژهای دارد. در شبکههای کامپیوتری، قطع ارتباط یا interruption در جریان دادهها میتواند عملکرد سیستمها را تحت تأثیر قرار دهد و نیازمند روشهای بازیابی و امنیتی باشد. به همین ترتیب، در خطوط تولید صنعتی، توقف موقت ماشینآلات ممکن است باعث کاهش بهرهوری و نیاز به تنظیم مجدد فرآیندها شود.
در ادبیات و هنر، مفهوم interrupted به شکل استعاری نیز به کار میرود. نویسندگان ممکن است وقایع یا جریان زندگی شخصیتها را interrupted نشان دهند تا تغییر، بحران یا تحول در داستان را برجسته کنند. این وقفهها توجه خواننده را به نقاط حساس روایت جلب میکنند و اهمیت تغییرات و واکنشها را پررنگتر میسازند.
درک مفهوم «مختلشده» کمک میکند تا انعطافپذیری و مدیریت درست وقفهها در زندگی شخصی، حرفهای و اجتماعی تقویت شود. وقفهها و interruptionها، اگرچه ممکن است ناخوشایند باشند، اما فرصتهایی برای بازنگری، اصلاح و بهبود روندها نیز فراهم میکنند و نشان میدهند که هر فرآیند، حتی اگر به ظاهر پایدار باشد، نیازمند مدیریت مداوم و پاسخ به شرایط متغیر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «interrupted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interrupted