کسبوکار مقاطعهکاری، کار مزدی، پیمانکاری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She found that piecework suited her skills and helped her achieve her financial goals.
او متوجه شد که کار مزدی با مهارتهای او سازگار است و به او کمک میکند تا به اهداف مالی خود برسد.
His income from piecework varied greatly from week to week, depending on demand.
درآمد او از مقاطعهکاری بسته به تقاضا، از هفتهای به هفتهی دیگر بسیار متفاوت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «piecework» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piecework