بهتدریج، رفتهرفته، نرمنرمک، بهمرور، کمکم، ذرهذره
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She learned the English language little by little.
او زبان انگلیسی را بهتدریج یاد گرفت.
He saved money little by little until he could afford a new car.
او بهمرور پول پسانداز کرد تا اینکه توانست ماشین جدیدی بخرد.
Little by little, she built her confidence until she was ready to speak in public.
او رفتهرفته اعتمادبهنفس خود را افزایش داد تا اینکه آمادهی سخنرانی در جمع شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «little by little» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/little-by-little