آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Fitfully

ˈfɪtfəli ˈfɪtfli

معنی fitfully | جمله با fitfully

adverb

به‌طور ناپیوسته، به‌طور غیر پیوسته، به‌طور نامنظم، به‌طور غیر مداوم، متناوباً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Negotiations were moving fitfully until September.

مذاکرات تا ماه سپتامبر به‌طور نامنظم پیش می‌رفت.

He has appeared in public only fitfully in recent years.

او در سال‌های اخیر تنها به‌طور غیرمداوم در انظار عمومی ظاهر شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fitfully

  1. adverb intermittently

ارجاع به لغت fitfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fitfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fitfully

لغات نزدیک fitfully

پیشنهاد بهبود معانی