زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Sequentially

sɪˈkwenʃli sɪˈkwenʃli

معنی sequentially | جمله با sequentially

adverb

به‌طور زنجیروار، به‌ترتیب، به‌طور متوالی، پشتِ‌سرهم، به‌طور پی‌درپی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Sales have improved sequentially.

میزان فروش به‌طور متوالی بهبود یافته است.

I arranged the photos sequentially.

عکس‌ها را به‌طور زنجیروار و به‌ترتیب مرتب کردم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sequentially

  1. adverb in a consecutive manner
    Synonyms:
    consecutive

لغات هم‌خانواده sequentially

  • adverb
    sequentially

ارجاع به لغت sequentially

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sequentially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sequentially

لغات نزدیک sequentially

پیشنهاد بهبود معانی