با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Sequential

sɪˈkwenʃl sɪˈkwenʃl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective
    مداوم، دائمی، پی‌در‌پی، متوالی، پی‌رفتی
  • adjective
    ترتیبی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sequential

  1. adjective occurring in an order
    Synonyms: consecutive, constant, continuous, following, incessant, later, next, persistent, regular, sequent, serial, steady, subsequent, subsequential, succedent, succeeding, successive
    Antonyms: nonsequential

لغات هم‌خانواده sequential

ارجاع به لغت sequential

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sequential» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sequential

لغات نزدیک sequential

پیشنهاد بهبود معانی