فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Delicately

ˈdeləkətli ˈdelɪkətli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

باظرافت، بادقت، باملاحظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Some goods needs to be handled delicately.

برخی از اشیا باید باظرافت حمل شوند.

He moved his hands delicately.

او باظرافت دست‌هایش را تکان می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delicately

  1. adverb carefully
    Synonyms:
    cautiously skillfully sensitively softly precisely gracefully elegantly tactfully deftly lightly beautifully finely subtly fastidiously exquisitely daintily
    Antonyms:
    uncarefully strongly indelicately

ارجاع به لغت delicately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delicately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delicately

لغات نزدیک delicately

پیشنهاد بهبود معانی