فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Delicately

ˈdeləkətli ˈdelɪkətli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    باظرافت، بادقت، باملاحظه
    • - Some goods needs to be handled delicately.
    • - برخی از اشیا باید باظرافت حمل شوند.
    • - He moved his hands delicately.
    • - او باظرافت دست‌هایش را تکان می‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد delicately

  1. adverb carefully
    Synonyms: beautifully, cautiously, daintily, deftly, elegantly, exquisitely, fastidiously, finely, gracefully, lightly, precisely, sensitively, skillfully, softly, subtly, tactfully
    Antonyms: indelicately, strongly, uncarefully

ارجاع به لغت delicately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delicately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delicately

لغات نزدیک delicately

پیشنهاد بهبود معانی