باظرافت، بادقت، باملاحظه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some goods needs to be handled delicately.
برخی از اشیا باید باظرافت حمل شوند.
He moved his hands delicately.
او باظرافت دستهایش را تکان میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «delicately» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delicately