غذا و آشپزی حاضریفروشی (فروشگاهی که لبشورههایی مانند گوشتهای نمکسودشده و ماهی و پنیر و سوسیسهای ورقهای و انواع سالاد و سس و غیره را عرضه میکند که این محصولات اغلب خارجی هستند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
This delicatessen had a wide variety of imported cheeses and cured meats.
این حاضریفروشی تنوع زیادی از پنیرهای وارداتی و گوشتهای فراوریشده داشت.
The delicatessen on the corner always has the best sandwiches.
حاضریفروشی سر نبش همیشه بهترین ساندویچها را دارد.
غذا و آشپزی غرفهی حاضریفروشی (در فروشگاه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The new store will have a pharmacy inside, along with a delicatessen, bakery, and seafood department.
فروشگاه جدید دارای یک داروخانه در داخل، همراه با غرفهی حاضریفروشی، نانوایی و بخش غذاهای دریایی خواهد بود.
I stopped by the delicatessen at the supermarket.
کنار غرفهی حاضریفروشی در سوپرمارکت توقف کردم.
غذا و آشپزی محصولات غذایی آماده، غذاهای آماده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «delicatessen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delicatessen