فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sensitively

ˈsensət̬ɪvli ˈsensɪtɪvli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

(به‌گونه‌ای که از ناراحت شدن مردم جلوگیری کند) با حساسیت، با احتیاط زیاد، به‌طور سنجیده

She handled the matter sensitively.

او با حساسیت موضوع را بررسی کرد.

This is a very delicate situation and it needs to be handled sensitively.

این وضعیت بسیار حساس است و باید با حساسیت با آن برخورد شود.

adverb

(به گونه‌ای که درک هنر و موسیقی و ادبیات و غیره و توانایی بیان شخص از طریق آن‌ها را نشان دهد) با خوش‌طبعی، به‌طور پُراحساس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

It was beautifully written and sensitively directed.

فیلم‌نامه‌ی این فیلم به زیبایی نوشته شده بود و این فیلم با خوش‌طبعی کارگردانی شده بود.

He writes sensitively.

او به‌طور پُراحساس می‌نویسد.

adverb

(به گونه‌ای که به سرعت تغییرات جزئی یا سیگنال‌ها یا تأثیرات را تشخیص دهد یا به آن‌ها پاسخ دهد) به‌طور حساس، با حساسیت

Plants respond sensitively to the environment.

گیاهان به‌طور حساس به محیط واکنش نشان می‌دهند.

Muscles respond sensitively to this electric current.

ماهیچه‌ها با حساسیت به این جریان الکتریکی واکنش نشان می‌دهند.

adverb

(به گونه‌ای که نشان می‌دهد کسی به‌راحتی ناراحت می‌شود) به‌طور حساس، از روی زودرنجی، از روی رنجیدگی، به‌طور نازک‌نارنجی

Maybe I'm reacting too sensitively.

شاید من خیلی از روی زودرنجی واکنش نشان می‌دهم.

She worried that she might have reacted too sensitively.

نگران بود که مبادا به‌طور بیش‌ازحد حساس واکنش نشان داده باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sensitively

  1. adverb in a sensitive manner
    Antonyms:
    insensitively

لغات هم‌خانواده sensitively

ارجاع به لغت sensitively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensitively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sensitively

لغات نزدیک sensitively

پیشنهاد بهبود معانی