(بهگونهای که از ناراحت شدن مردم جلوگیری کند) با حساسیت، با احتیاط زیاد، بهطور سنجیده
She handled the matter sensitively.
او با حساسیت موضوع را بررسی کرد.
This is a very delicate situation and it needs to be handled sensitively.
این وضعیت بسیار حساس است و باید با حساسیت با آن برخورد شود.
(به گونهای که درک هنر و موسیقی و ادبیات و غیره و توانایی بیان شخص از طریق آنها را نشان دهد) با خوشطبعی، بهطور پُراحساس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It was beautifully written and sensitively directed.
فیلمنامهی این فیلم به زیبایی نوشته شده بود و این فیلم با خوشطبعی کارگردانی شده بود.
He writes sensitively.
او بهطور پُراحساس مینویسد.
(به گونهای که به سرعت تغییرات جزئی یا سیگنالها یا تأثیرات را تشخیص دهد یا به آنها پاسخ دهد) بهطور حساس، با حساسیت
Plants respond sensitively to the environment.
گیاهان بهطور حساس به محیط واکنش نشان میدهند.
Muscles respond sensitively to this electric current.
ماهیچهها با حساسیت به این جریان الکتریکی واکنش نشان میدهند.
(به گونهای که نشان میدهد کسی بهراحتی ناراحت میشود) بهطور حساس، از روی زودرنجی، از روی رنجیدگی، بهطور نازکنارنجی
Maybe I'm reacting too sensitively.
شاید من خیلی از روی زودرنجی واکنش نشان میدهم.
She worried that she might have reacted too sensitively.
نگران بود که مبادا بهطور بیشازحد حساس واکنش نشان داده باشد.
کلمهی «sensitively» در زبان فارسی به «بهطور حساسانه» یا «با حساسیت» ترجمه میشود.
واژهی «sensitively» یک قید است و به معنای انجام دادن کاری با دقت، توجه، و ملاحظهای ویژه نسبت به احساسات، شرایط یا ظرافتهای یک موقعیت به کار میرود. هنگامی که گفته میشود فردی «sensitively» عمل میکند، منظور این است که او در برخورد با افراد یا مسائل، واکنشی همراه با درک، ملایمت و توجه به ظرافتها نشان میدهد. این واژه بیشتر در زمینههایی به کار میرود که نیازمند توجه دقیق به احساسات انسانی، روابط اجتماعی، یا شرایط خاص باشد. در واقع، «sensitively» نشاندهندهی رفتاری است که از بیتوجهی و خشونت به دور بوده و جایگزین آن درک، ملایمت و مراقبت قرار گرفته است.
در ارتباطات انسانی، رفتار «sensitively» اهمیت ویژهای دارد. زمانی که فردی در گفتگو یا تعاملات اجتماعی خود با حساسیت رفتار میکند، فضایی امن و آرام برای طرف مقابل فراهم میشود. این نوع رفتار باعث میشود افراد احساس کنند شنیده و درک میشوند و همین امر اعتماد و صمیمیت بیشتری را در روابط انسانی شکل میدهد. برای مثال، وقتی کسی با مشکلی شخصی روبهرو است، پاسخ دادن «sensitively» به او به معنای آن است که نهتنها به حرفش گوش دادهایم، بلکه احساسات او را نیز در نظر گرفتهایم و واکنشی همراه با احترام و درک نشان دادهایم.
علاوه بر روابط فردی، در حرفهها و مشاغل نیز اهمیت زیادی برای عمل کردن «sensitively» وجود دارد. یک معلم وقتی به دانشآموزی که دچار مشکل یادگیری است «sensitively» واکنش نشان میدهد، میتواند شرایطی ایجاد کند که دانشآموز بدون ترس یا اضطراب، فرصت یادگیری بهتری پیدا کند. همچنین در حرفههایی مانند پزشکی، روانشناسی یا حتی مدیریت منابع انسانی، عمل کردن با حساسیت میتواند تفاوت چشمگیری در کیفیت تجربهی افراد ایجاد کند. در این موارد، واژهی «sensitively» تنها یک قید ساده نیست، بلکه معیاری برای حرفهایبودن و انسانیبودن رفتار به شمار میآید.
از سوی دیگر، «sensitively» تنها به معنای برخورد با افراد محدود نمیشود، بلکه میتواند در حوزههای غیرانسانی نیز کاربرد داشته باشد. برای نمونه، وقتی هنرمندی با موضوعی ظریف یا چالشبرانگیز روبهرو میشود، اگر آن را «sensitively» به تصویر بکشد، اثر او عمق بیشتری پیدا خواهد کرد و مخاطبان میتوانند بهتر با آن ارتباط برقرار کنند. همینطور در حوزهی نوشتن، یک نویسنده با پرداختن «sensitively» به یک موضوع میتواند میان احساسات مخاطب و محتوای خود پلی محکم بسازد.
باید گفت که «sensitively» یک واژهی کلیدی برای بیان رفتاری است که همواره با احترام، درک و توجه به ظرافتها همراه است. این قید، مرزی میان رفتار خشن و رفتار ملایم ایجاد میکند و کیفیت روابط انسانی، حرفهای و حتی هنری را به شکل چشمگیری ارتقا میدهد. استفاده از آن نهتنها به معنای انتخاب درست واژه در زبان انگلیسی است، بلکه به نوعی بازتابی از فرهنگ و اخلاق انسانی نیز محسوب میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sensitively» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sensitively