امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sensitize

ˈsensətaɪz ˈsensətaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sensitized
  • شکل سوم:

    sensitized
  • سوم‌شخص مفرد:

    sensitizes
  • وجه وصفی حال:

    sensitizing

معنی

verb - transitive adverb
حساس کردن، حساس شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sensitize

  1. verb To give life or spirit to
    Synonyms: stimulate, refine, sharpen
  2. verb Make sensitive or aware
    Synonyms: sensitise, sensify, sensibilize, sensibilise
    Antonyms: desensitize
  3. verb Make (a material) sensitive to light, often of a particular colour, by coating it with a photographic emulsion
    Synonyms: sensitise

لغات هم‌خانواده sensitize

ارجاع به لغت sensitize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensitize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sensitize

لغات نزدیک sensitize

پیشنهاد بهبود معانی