با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Sensitivity

ˌsensəˈtɪvəti ˌsensəˈtɪvəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sensitivities

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun C1
حساسیت، میزان حساسیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
حساسیت
- a situation of extreme sensitivity
- موقیعت دارای حساسیت زیاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sensitivity

  1. noun responsiveness to stimuli
    Synonyms: acuteness, affectibility, awareness, consciousness, delicacy, feeling, impressionability, nervousness, reactiveness, reactivity, receptiveness, sensation, sense, sensitiveness, subtlety, susceptibility, sympathy
    Antonyms: apathy, impassivity, insensitivity, numbness

لغات هم‌خانواده sensitivity

ارجاع به لغت sensitivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensitivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sensitivity

لغات نزدیک sensitivity

پیشنهاد بهبود معانی