آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Softy

ˈsɑːfti ˈsɒfti

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: softie

معنی softy | جمله با softy

noun countable informal

آدم سست‌عنصر، آدم نازک‌دل، آدم احساساتی، آدم ضعیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She is too much of a softie to fire anyone.

به‌حدی نازک‌دله که نمی‌تونه کسی رو اخراج کنه.

He's a big softy!

اون یه آدم فوق‌العاده احساساتیه!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

That man was a softy.

اون مرد یه آدم سست‌عنصر بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد softy

  1. noun a person who is weak and excessively sentimental
    Synonyms:
    softie

لغات هم‌خانواده softy

ارجاع به لغت softy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «softy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/softy

لغات نزدیک softy

پیشنهاد بهبود معانی