فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Softy

ˈsɑːfti ˈsɒfti

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: softie

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

آدم سست‌عنصر، آدم نازک‌دل، آدم احساساتی، آدم ضعیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She is too much of a softie to fire anyone.

به‌حدی نازک‌دله که نمی‌تونه کسی رو اخراج کنه.

He's a big softy!

اون یه آدم فوق‌العاده احساساتیه!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

That man was a softy.

اون مرد یه آدم سست‌عنصر بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد softy

  1. noun a person who is weak and excessively sentimental
    Synonyms:
    softie

لغات هم‌خانواده softy

ارجاع به لغت softy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «softy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/softy

لغات نزدیک softy

پیشنهاد بهبود معانی