امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Softheaded

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
احمق، ابله، بی‌شعور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد softheaded

  1. adjective so senseless as to be laughable
    Synonyms:
    foolish silly crazy absurd idiotic insane mad nonsensical preposterous moronic loony zany wacky cockeyed harebrained imbecilic loopy balmy half-baked screwball tomfool dopey dippy jerky sappy unearthly

ارجاع به لغت softheaded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «softheaded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/softheaded

لغات نزدیک softheaded

پیشنهاد بهبود معانی