فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shrilly

ˈʃrɪlli ˈʃrɪlli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

با صدایی تیز، با صدایی ریز، با صدایی گوش‌خراش، با جیغ

She screamed shrilly.

با صدایی تیز جیغ زد.

The teacher's voice rose shrilly as she tried to get the attention of the rowdy students.

صدای معلم در حالی که سعی می‌کرد توجه دانش‌آموزان را به خود جلب کند با جیغ بلند شد.

adverb

به‌تندی، به‌طور تندوتیز (اعتراض و مخالفت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The customer complained shrilly about the poor service she received at the restaurant.

مشتری به‌تندی از خدمات ضعیفی که در رستوران دریافت کرده بود شکایت کرد.

The boss spoke shrilly to his employees.

رئیس با کارمندانش به‌طور تندوتیز صحبت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shrilly

  1. adjective elevated in pitch
    Synonyms:
    high high-pitched shrill acute piercing treble piping shrieky
  1. adverb in a shrill voice
    Synonyms:
    piercingly

لغات هم‌خانواده shrilly

  • adverb
    shrilly

ارجاع به لغت shrilly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrilly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shrilly

لغات نزدیک shrilly

پیشنهاد بهبود معانی