امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Treble

    ˈtrebl ˈtrebl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      trebles

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective adverb
    سه لا کردن، سه‌ برابر کردن، (موسیقی) صدای زیر درآوردن، سه ‌برابر، صدای زیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - It was sold for treble the price.
    - به سه برابر قیمت فروخته شد.
    - treble whips
    - تازیانه‌های سه‌لا
    - The newspaper trebled its circulation.
    - روزنامه تیراژ خود را سه برابر کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد treble

    1. adjective Having more than one decidedly dissimilar aspects or qualities; ; - R.W.Emerson; -Frederick Harrison
      Synonyms:
      double dual twofold two-fold triple threefold three-fold
    1. adjective having three units or components or elements
      Synonyms:
      triple ternary triplex
    1. adjective elevated in pitch
      Synonyms:
      high high-pitched shrill acute piercing piping shrieky shrilly soprano
    1. verb increase threefold
      Synonyms:
      triple
    1. noun the pitch range of the highest female voice
      Synonyms:
      soprano

    ارجاع به لغت treble

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «treble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/treble

    لغات نزدیک treble

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی