آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

    Triple

    /ˈtrɪp.əl/ /ˈtrɪp.əl/

    گذشته‌ی ساده:

    tripled

    شکل سوم:

    tripled

    سوم‌شخص مفرد:

    triples

    وجه وصفی حال:

    tripling

    معنی triple | جمله با triple

    adjective

    سه برابر، سه‌گانه، سه مرتبه، سه‌تایی

    She achieved a triple victory at the tournament.

    او در این مسابقات به پیروزی سه‌گانه رسید.

    The concert featured a triple lineup of popular bands.

    این کنسرت شامل ترکیبی سه‌تایی از گروه‌های موسیقی محبوب بود.

    adjective

    موسیقی سه‌ضربی (سه ضرب در یک میزان)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The song was composed in a triple time signature.

    این آهنگ در کسر میزانی سه‌ضربی ساخته شده.

    She clapped along to the triple beat of the music.

    او همراه با بیت سه‌ضربی آهنگ دست زد.

    verb - intransitive verb - transitive

    سه‌برابر کردن (شدن)

    His income has tripled.

    درآمد او سه‌برابر شده است.

    The coach urged the players to triple their efforts in practice.

    مربی از بازیکنان خواست تا تلاش‌های خود را در تمرین سه‌برابر کنند.

    verb - intransitive verb - transitive

    ورزش (بیسبال) تریپل کردن (رسیدن بتر به بیس سوم پس از ضربه زدن)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The player tripled, boosting his team’s chances of winning.

    بازیکن تریپل کرد و شانس برد تیمش را بالا برد.

    They tripled in the last inning to secure the lead.

    آن‌ها در آخرین اینینگ تریپل کردند تا برد خود را تضمین کنند.

    noun countable

    ورزش (بیسبال) تریپل (ضربه‌ای که باعث می‌شود بتر به بیس سوم برسد)

    With a powerful swing, he earned himself a triple.

    با ضربه‌ای قدرتمند، تریپل به‌دست آورد.

    That triple was the highlight of his career.

    آن تریپل بخش چشمگیر حرفه‌ی او بود.

    noun countable

    ورزش (اسکی روی یخ و...) تریپل (سه دور چرخیدن روی هوا)

    The judges were impressed by his difficult triple.

    داوران از تریپل او شگفت‌زده شدند.

    Hitting a triple can earn a skater extra points.

    تریپل زدن می‌تواند امتیاز بیشتر برای اسکیت‌باز به‌دست آورد.

    predeterminer

    سه‌برابر

    The recipe calls for triple the amount of sugar for sweetness.

    این دستورپخت خواستار سه‌برابر مقدار شکر برای شیرینی است.

    The new engine offers triple the power compared to the old model.

    موتور جدید قدرت را در مقایسه با مدل قدیمی سه‌برابر می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد triple

    1. noun three of something
      Synonyms:
      threesome triplet triad trinity trilogy set of three triangle trey trio triumvirate troika ternion trine triplicate triptych triune

    سوال‌های رایج triple

    گذشته‌ی ساده triple چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده triple در زبان انگلیسی tripled است.

    شکل سوم triple چی میشه؟

    شکل سوم triple در زبان انگلیسی tripled است.

    وجه وصفی حال triple چی میشه؟

    وجه وصفی حال triple در زبان انگلیسی tripling است.

    سوم‌شخص مفرد triple چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد triple در زبان انگلیسی triples است.

    ارجاع به لغت triple

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «triple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/triple

    لغات نزدیک triple

    • - tripinnate
    • - triplane
    • - triple
    • - triple address
    • - triple alliance
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.