Triangle

ˈtraɪæŋɡl ˈtraɪæŋɡl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    triangles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
مثلث، سه گوش، سه پهلو، سه بر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the great industrial triangle of Tehran- Ghazvin-Saveh
- سه گوشه‌ی بزرگ صنعتی تهران - قزوین - ساوه
- a love triangle
- عشق سه‌جانبه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد triangle

  1. noun A small northern constellation near Perseus between Andromeda and Aries
    Synonyms: pyramid, trigon, triangulum, set-square, trilateral
  2. adjective
    Synonyms: deltoid, deltoidal, pyramidal, pyriform, triangular, trigonal

ارجاع به لغت triangle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triangle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triangle

لغات نزدیک triangle

پیشنهاد بهبود معانی