امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Triad

ˈtraɪæd ˈtraɪæd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
مجموعه سه‌تایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
مجموع سه چیز، تثلیث، سه تایی، ثلاثی
- a triad of symptoms
- علائم سه‌گانه، سه نشانه‌ی بیماری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد triad

  1. noun A group of three individuals
    Synonyms:
    trio threesome trinity triple three trine triumvirate triune triunity troika triplet
  1. noun The cardinal number that is the sum of one and one and one
    Synonyms:
    three 3 iii trio threesome tierce leash troika trine trinity ternary ternion triplet tercet terzetto trey deuce-ace
  1. noun A three-note major or minor chord; a note and its third and fifth tones
    Synonyms:
    common chord

ارجاع به لغت triad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triad

لغات نزدیک triad

پیشنهاد بهبود معانی