گذشتهی ساده:
clampedشکل سوم:
clampedسومشخص مفرد:
clampsوجه وصفی حال:
clampingشکل جمع:
clampsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سختگیری کردن، تحت فشار گذاشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clamp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clamp