آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Clampdown

ˈklæmpdaʊn ˈklæmpdaʊn

معنی clampdown | جمله با clampdown

noun

تعقیب، آزار، سرکوبی، سخت‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

the government clampdown on the newspapers

سخت‌گیری دولت نسبت به روزنامه‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clampdown

  1. noun sudden punitive action

ارجاع به لغت clampdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clampdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clampdown

لغات نزدیک clampdown

پیشنهاد بهبود معانی